{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
به سلامتيه،من،که وقتی توخيابون نگاهم به يه پسرخوشگل ميفته،بازسرموميندازم پايين و زير لب ميگم: اگه آخرشم باشى، انگشت کوچيکه عشقم نيستی!
گاهی پروانه ها هم به اشتباه عاشق می شوند ، به جای شمع دور چراغ های بی احساس خیابان می میرند!!!
از بانک وفا شعبه محبت مزاحمتون میشم حساب وفاتون کم شده چرا؟؟؟
معرفت داشتن در رفاقت بهترین و بالا ترین هدیه ای است که دوست میتواند به دوستش دهد
وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغها ميكند پرهايش سفيد ميماند...؟ ولي قلبش سياه ميشود.
اينجا سرزمين واژگان واژگون است : جايي كه گنج ، جنگ ميشود درمان ، نامرد ميشود قهقه ، هق هق ميشود اما دزد، همان دزد است و درد همان درد...!
ازقول دورترين بوته خاک بر تو اي دوست درود،حالت آيا خوبست؟ روزگارت آبيست؟همه اينجا خوبند،ني لبک ميخواند،قاصدک ميرقصد، بادعاشق شده است، فکرمن باش که من فکر توام
مهربانيت آنقدر زيباست كه سنجاقكى بدون ترس روى كف دستت آب خواهد خورد...
ز مهر دوستان در خاطرم ياديست! اگر چه فاصله بسيار ، ارادت همچنان باقيست..!
ادعاى عشق ميكنيم و فراموش كرده ايم رنگ چشم هاى مادرمان را!
گفتم خداوندا سوالی دارم.گفت:بپرس،گفتم چرا وقتی خوشحالم همه با من میخندن،ولی وقتی غمگینم كسی با من نمیگرید؟ گفت:خنده رو برای جمع آوري دوست و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم...
اگه دل کسی رو شکستی، یه میخ بکوب به دیوار اگه از دلش درآوردی میخ رو از دیوار بیرون بیار اما اینو بدون، جای اون میخ، همیشه روی دیوار میمونه
شانه هایت مثل بالش مسافرخانه است سر های زیادی را تکیه گاه بوده است
تو ارباب سخنانی هستی، که نگفته ای ولی حرفهایی که زده ای، ارباب تو هستند
رو تو يه حساب ديگه ميكردم ناراحت نشو ولي تازه فهميدم مردم راست ميگفتند تو آدم دو روي هستي ... يه روت ماه يه روت گل يكي از يكي بهتر و قشنگتر
من بر قلب خونين صليبي مي آويزم تا همگان بدانند قلب من جايگاه رفيقي است كه شقايقها حسرت آنرا مي خورند
به سلامتيه،من،که وقتی توخيابون نگاهم به يه پسرخوشگل ميفته،بازسرموميندازم پايين و زير لب ميگم: اگه آخرشم باشى، انگشت کوچيکه عشقم نيستی!
گاهی پروانه ها هم به اشتباه عاشق می شوند ، به جای شمع دور چراغ های بی احساس خیابان می میرند!!!
از بانک وفا شعبه محبت مزاحمتون میشم حساب وفاتون کم شده چرا؟؟؟
معرفت داشتن در رفاقت بهترین و بالا ترین هدیه ای است که دوست میتواند به دوستش دهد
وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغها ميكند پرهايش سفيد ميماند...؟ ولي قلبش سياه ميشود.
اينجا سرزمين واژگان واژگون است : جايي كه گنج ، جنگ ميشود درمان ، نامرد ميشود قهقه ، هق هق ميشود اما دزد، همان دزد است و درد همان درد...!
ازقول دورترين بوته خاک بر تو اي دوست درود،حالت آيا خوبست؟ روزگارت آبيست؟همه اينجا خوبند،ني لبک ميخواند،قاصدک ميرقصد، بادعاشق شده است، فکرمن باش که من فکر توام
مهربانيت آنقدر زيباست كه سنجاقكى بدون ترس روى كف دستت آب خواهد خورد...
ز مهر دوستان در خاطرم ياديست! اگر چه فاصله بسيار ، ارادت همچنان باقيست..!
ادعاى عشق ميكنيم و فراموش كرده ايم رنگ چشم هاى مادرمان را!
گفتم خداوندا سوالی دارم.گفت:بپرس،گفتم چرا وقتی خوشحالم همه با من میخندن،ولی وقتی غمگینم كسی با من نمیگرید؟ گفت:خنده رو برای جمع آوري دوست و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم...
اگه دل کسی رو شکستی، یه میخ بکوب به دیوار اگه از دلش درآوردی میخ رو از دیوار بیرون بیار اما اینو بدون، جای اون میخ، همیشه روی دیوار میمونه
شانه هایت مثل بالش مسافرخانه است سر های زیادی را تکیه گاه بوده است
تو ارباب سخنانی هستی، که نگفته ای ولی حرفهایی که زده ای، ارباب تو هستند
رو تو يه حساب ديگه ميكردم ناراحت نشو ولي تازه فهميدم مردم راست ميگفتند تو آدم دو روي هستي ... يه روت ماه يه روت گل يكي از يكي بهتر و قشنگتر
من بر قلب خونين صليبي مي آويزم تا همگان بدانند قلب من جايگاه رفيقي است كه شقايقها حسرت آنرا مي خورند
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}